حریم آسمانی


حریم آسمانی

خدا آن حس زیباییست که در تاریکی صحرا زمانی که هراس مرگ می دزدد سکوتت را یکی مثل نسیم سرد می گوید کنارت هستم ای تنها و دل آرام می گیرد... . . . . سلام دوستان ودختران عزیزآسمانی... به وبلاگ خودتون خوش اومدید.. امیدوارم اینجا لحظات خوشی داشته باشید . نظر بدید آسمانی ها منتظر حضور گرمتون هستم. مدیر وبلاگ : زینب بانو

موضوعات

  • همه
  • دختران شهر بهشت
  • مشق شب های دخترانه من
  • دلنوشته
  • مطالب تولیدی
  • پیامک
  • کلیپ
  • صوت و پاکدست
  • مقاله
  • پرسش و پاسخ
  • خاطره
  • کتاب
  • شعر و متن ادبی
  • جشن تولد ستاره ها
  • سبک زندگی
  • داستان
  • از حجاب دوروبر شما چه خبر
  • بازی حجاب
  • برسد به دست خدا
  • نرم افزار
  • اخبار حجاب
  • احادیث و روایات
  • احکام
  • شهدا و حجاب
  • محافظین حریم زینبی

  • آمار

  • امروز: 44
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 372
  • 1 ماه قبل: 1273
  • کل بازدیدها: 110667

  • صوت

    کد آهنگ

     
       
      معرفی و خرید کتاب " ترگل "    

     

    معرفی و خرید کتاب ” ترگل “


    کتاب ترگل ، ۱۱ دلیل عقلی وروانشناسی برای حجاب

    بامقدمه آیت‌الله سیدابوالحسن مهدوی

    من یک دخترم ! زیبا و جذاب ! احساسی در من نهفته است به نام دلربایی ، انگار باید اوقاتی از روزم را دلربایی کنم.
    من زیبا هستم ، می‌خواهم عالم و آدم زیبائیم را ببینند، می‌خواهم با دیدنم، انگشت به دهان شوند! من اصلا کاری به دین ندارم ، من عقل دارم ، چرا باید خودم را با یک چادر مشکی بپوشانم

    قسمتی از کتابچه‌ی تَرگُل با مقدمه‌ی آیت‌الله سیدابوالحسن مهدوی
    عضو محترم مجلس خبرگان رهبری

    این کتاب که یازده دلیل عقلی و روانشناسیِ حجاب را تبیین می‌کند، در ۱۲۰ صفحه‌ی تمام رنگی و در قطع رقعی منتشر شده است.
    قلمی روان و مناسب برای نسل جوان مهم‌ترین ویژگی این کتاب بشمار می‌رود.
    قیمت پشت جلد ۸ هزار تومان
    تمام رنگی در قطع رقعی
    اطلاعات بیشتر و مرکز پخش 09031007019

    کلیدواژه ها: آیت‌الله سیدابوالحسن مهدوی, ترگل, خرید کتاب ترگل, خرید کتاب حجاب, معرفی و خرید کتاب ترگل, معرفی کتاب ترگل, معرفی کتاب حجاب, کتاب ترگل, کتاب حجاب, ۱۱ دلیل عقلی و روانشناسی برای حجاب
    موضوعات: کتاب  لینک ثابت [شنبه 1395-09-20] [ 11:11:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      حجاب و عفاف از منظر امام رضا علیه السلام    

     

    حجاب و عفاف از منظر امام رضا علیه السلام

     

    طليعه

    فلسفه پوشش و حجاب اسلامي از مهم‏ترين موضوعاتي است كه امروزه در جامعه اسلامي ما مطرح است و تشريح حكم اسلامي حجاب و پاسخ به شبهات آن براي تمام مبلغان گرامي ضروري است. به اين سبب ما در آستانه شهادت امام هشتم علیه السلام به شرح دو سخن حكيمانه امام رضا علیه السلام در اين باره مي‏پردازيم:

    فلسفه عفاف و حجاب

    محمّد بن سنان مي‏‏گويد: حضرت امام رضا علیه السلام در جواب سؤالات من، نامه‏ هایي برایم ارسال داشتند كه در فرازي از آن فرموده بودند: «حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَي شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأزْوَاجِ وَ غَيْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِيهِ مِنْ تَهْيِيجِ الرِّجَالِ وَ مَا يَدْعُوا التَّهْيِيجُ اِلَی الْفَسَادِ وَ‌ الدُّخُولِ فِيمَا لَا يَحِلُّ وَ لَا يَحْمِلُ [يَجْمُلُ] وَ كَذَلِكَ مَا أشْبَهَ الشُّعُورَ إِلَّا الَّذِي قَالَ اللهُ تَعَالَي وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ‌ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ الْجِلْبَابِ وَ لَا بَأسَ بِالنَّظَرِ إِلَی شُعُورِ مِثْلِهِنَّ.»[1]
    «نگاه كردن به موهاي زنان شوهردار وغیرشوهردار، حرام است؛ زيرا اين نگاه، مرد را تهييج و تحريك مي‌كند. و تهييج، شخص را به فساد و داخل شدن در حرام و اعمال ناپسنديده مي‌كشاند و همچنين است حكم نگاه به غير مو،‌ [كه نگاه مرد به آنها حلال نيست،] مگر در موردي كه حق‌تعالي [در قرآن، آن را استثنا كرده و] فرموده است: ‏(وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ‌ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ)؛ «بر زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشسته، اميد ازدواج ندارند باكي نيست كه لباسهايشان را غير از چادر بر زمين بگذارند و اشكالي ندارد كه به موهاي مثل اين زنان نگاه شود.»

    عامل ترغيب زنان به حجاب و عفاف

    روزي حسن بن جهم به محضر امام رضا علیه السلام‌ مشرف شد. وي متوجه شد كه حضرت، ظاهري آراسته دارد و خضاب[2] هم كرده است. با تعجب پرسيد: «خضاب كرده‌ايد؟» امام فرمود: «نَعَمْ بِالْحِنَّاءِ وَ الْكَتَمِ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ فِي ذَلِكَ لَأَجْراً إِنَّهَا تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْهَا يَعْنِي الْمَرْأَةَ فِي التَّهْيِئَةِ وَ لَقَدْ خَرَجْنَ نِسَاءٌ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛[3] بله، با حنا و برگ نيل خضاب كرده‌ام؛ مگر نمي‌داني كه اين كار، سودي فراوان دارد؛ از جمله آنكه همسر تو دوست دارد در تو همان زيبايي و آراستگي را ببيند كه تو دوست داري در او ببيني، و زناني [در اقوام گذشته] از دايره عفت، بيرون رفتند و فاسد شدند. و چنين نشدند، مگر به دليل كم‌توجهي شوهرانشان به آرايش خود.»
    حضرت رضا علیه السلام در سخن ديگري در همين باره فرمود: «أَنَّ نِسَاءَ بَنِي إِسْرَائِيلَ خَرَجْنَ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛[4] زنان يهود از عفت بيرون رفتند و فاسد شدند، و چنين نشدند مگر به دليل كم‌توجهي شوهران به آرايش و نظافت خود.»
    و نيز فرمود: «وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِي مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تَشْتَهِي مِنْهَا؛[5] همسرت از تو همان را مي‌خواهد كه تو از او توقع داري.»

    با توجه به سخن امام رضا علیه السلام معلوم مي‌شود كه هدف دين از ضروري دانستن حجاب، حذف زمينه‌هاي فساد است. همچنين بايد مرد و زن مسلمان، مسائل جنسي خود را منحصر به كانون گرم خانواده قرار دهد؛‌ وگرنه جامعه از سلامت جنسي برخوردار نخواهد بود.

    پی نوشت ها :

    [1] علل الشرايع، شيخ صدوق، نشر داوري، قم، ج 2، ص 565، باب علة تحريم النظر إلي شعور النساء.
    [2] آنچه كه موي سر و صورت يا پوست بدن را با آن رنگ كنند مثل حنا يا وسمه و يا ساير لوازم آرايشي كه انسان ظاهرش را زيبا و گلگون كند.
    [3] مكارم الأخلاق، حسن طبرسي، نشر شريف رضي، ص 81، الفصل الثالث في الخضاب.
    [4] همان، ص 80.
    [5] همان.

    برگرفته از : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 133

    کلیدواژه ها: امام رضا ع, ترغیب, حجاب, حجاب و عفاف از منظر امام رضا علیه السلام, خضاب, زمینه های فساد, عامل ترغيب زنان به حجاب و عفاف, عفاف, فلسفه عفاف و حجاب, مسائل جنسی
    موضوعات: احادیث و روایات  لینک ثابت [سه شنبه 1395-09-09] [ 10:08:00 ق.ظ ]

    6 نظر »

       
      قرآن چه کسی را اُمُّل می داند؟    


    قرآن چه کسی را اُمُّل می داند؟


    آیا بی حجابی تمدن است؟ تبرج یعنی چه؟ قرآن چه کسی را اُمُّل می داند؟

    تبرج یعنی چه؟

    حجة الاسلام قرائتی:
    گاهي وقتها هم بعضي افراد مثلاً بد حجابي و بي‌حجابي را تمدن مي‌دانند و پوشش را املي فكر مي‌كنند.

    قرآن مي‌فرمايد كه: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏» (احزاب/33) «تَبَرُّج» از برج است.

    ♨️ما به چه برج مي‌گوييم؟ ساختمان‌هايي كه خودش را نشان مي‌دهد.♨️

    ❌ «تَبَرُّج» يعني خانم از خانه بيرون مي‌آيي خودت را برج نكن. اين كرامت انسان است.⚜

    ☝️من بارها گفتم.كسي كه خودش را آرايش مي‌كند در خيابان مي‌آورد، يعني مردم حراج شدم.

    ✋اسلام مي‌گويد: خانم تو حراج نيستي. هركس مي‌خواهد به تو نگاه كند، بايد خرج تو را بدهد. يك ميليون، ده ميليون. بايد ميليون‌ها تومان صرف كند، خانه تهيه كند. آبش، گازش، برقش، تلفنش، زندگي تو را بايد كامل تأمين كند، اگر نوكر تو شد، حق دارد به تو يك نگاهي بكند. وگرنه به هر جوان هرزه‌اي خودت را عرضه كني، اين حراج كردن است.

    خدا به زنهاي پيغمبر مي‌گويد: «وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُن‏» (احزاب/33) از خانه بيرون نياييد، بعد مي‌گويد: اگر مي‌خواهيد بياييد، بيرون بياييد، چون زن گاهي لازم است از خانه بيرون بيايد. مشكلي نيست. حضرت زهرا، زنان پيغمبر تا درون جبهه‌ها هم با پيغمبر مي‌رفتند. بيرون بروند مشكل ندارد. نماز جماعت، حج، زيارت، تحصيل، مداوا، خدمت به جامعه.

    زن مثل مرد مي‌تواند موجود فعالي باشد، اما خودش را برج نكند. چون وقتي برج كردي دل چه كسي راضي مي‌شود؟ «فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ» (احزاب/32) اين عربي‌هايي كه مي‌خوانم قرآن است.
    ❌«يَطْمَعَ» طمع مي‌كند. يعني دلش هوا مي‌كند. چه كسي؟ «الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ» آن كسي كه در قلبش مرض است، يعني بيماردلان‌اند، روحش بيمار است، يك آدم هوس باز است، او دنبالت راه مي‌افتد. خودت را برج كردي، خودت را حراج كردي، هرزه‌ها عقب تو راه مي‌افتند. اين كمال است⁉️

    ⛔️اگر ما يك شيريني را كه يك پارچه‌اي روي آن است برداريم مگس‌ها روي اين شيريني جمع شوند، اين براي اين شيريني ارزش است؟ يا اين شيريني را آلوده مي‌كند.⛔️

    بعد قرآن مي‌گويد: «تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» (احزاب/33) خيلي قشنگ است. اين جاهليت مهم است. يعني خانم فكر نكن اين تمدن است. اين جاهليت است.

    ⭕️اگر برهنگي تمدن بود، همه‌ي حيوان‌ها متمدن بودند. چون حيوان‌ها لباس ندارند. پيراهن ندارند. اگر لباس نداشتن تمدن است، حيوان‌ها هم متمدن هستند.⭕️

    ❓چه کسی اُمُّل است؟

    برهنگي تمدن نيست، قرآن مي‌گويد: «تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» يعني اگر كسي خودش را برج كند، اين مرتجع است، اين اُمُّل است. برگشته به زمان جاهليت. زمان جاهليت در مقابل زمان عالميت است. يعني علم در مقابلش زمان جاهليت است. قبل از اسلام را زمان جاهليت مي‌گويند. بعد از اسلام ديگر زمان جاهليت نيست. ديگر اگر كسي خانمي نيمه برهنه خودش را عرضه كرد، اين متمدن نيست، اين به جاهليت برگشته است. برهنگي تمدن نيست. وگرنه حيوان‌ها متمدن‌تر هستند. برج قرار دادن عالمي نيست، جاهلي است. «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏» (احزاب/33)

    منبع : پایگاه درس هایی از قرآن

    کلیدواژه ها: آرایش, استاد قرائتی, بی حجابی, تبرج, تمدن, حجاب, قرآن, قرآن چه کسی را اُمُّل می داند؟, مقاله
    موضوعات: مقاله, پرسش و پاسخ  لینک ثابت [پنجشنبه 1395-09-04] [ 08:24:00 ب.ظ ]

    8 نظر »

       
      "نظر بسیجی در مورد دختر چادری"    

     

    “نظر بسیجی در مورد دختر چادری”

     

    دخترک رو به من کرد و گفت : واقعا آقا ؟!

    گفتم: ببخشید چی واقعا ؟!

    گفت: واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد !

    گفتم: بله

    گفت: اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید !

    گفتم: آره راست میگی ، سر پایین انداختن کمه !

    گفت: کمه ؟ ببخشید متوجه نمیشم ؟

    گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقا که سر پایین انداختن کمه ..!

    منبع : http://hejab-islami.persianblog.ir/

    کلیدواژه ها: بسیج, بسیجی, حجاب حضرت زهرا(س), دختر چادری, دلنوشته حجاب, نظر بسیجی در مورد دختر چادری, چادر
    موضوعات: دختران شهر بهشت, دلنوشته  لینک ثابت [جمعه 1395-08-28] [ 11:45:00 ب.ظ ]

    5 نظر »

       
      حیا در کجاست؟    


    حیا در کجاست؟


    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    گویند: حضرت آدم (ع) نشسته بود، شش نفر آمدند. سه نفر طرف راستش و سه نفر دیگر طرف چپ وی نشستند. از اینها سه نفر سفید و سه نفر سیاه بودند.

    آدم به یکی از سفیدها که سمت راست او نشسته بود، گفت: تو کیستی؟ گفت: عقلم. فرمود: جای تو کجاست؟ گفت: مغز.

    از دومی پرسید: تو کیستی؟ گفت: مهر هستم. آدم (ع) پرسید: جای تو کجاست؟ گفت: در دل.

    از سومی پرسید: تو کیستی؟ گفت: حیا هستم. آدم (ع) سؤال کرد: جای تو کجاست؟ گفت: در چشم.

    سپس آدم (ع) به جانب چپ نگاه کرد و از یکی از سیاهان سؤال کرد: تو کیستی؟ گفت: من تکبر هستم. پرسید: جای تو کجاست؟ گفت: در مغز. آدم (ع) پرسید: با عقل در یک جا هستید؟ گفت: من که آمدم، عقل می رود.

    از دومی سؤال کرد: تو کیستی؟ گفت: حسد هستم. آدم (ع) پرسید: جای تو کجاست؟ گفت: در دل. پرسید: با مهر در یک جا هستید؟ گفت: من که آمدم، مهر می رود.

    از سومی سؤال کرد: تو کیستی؟ گفت: طمع هستم. آدم (ع) پرسید: جای تو کجاست؟ گفت: در چشم. پرسید: با حیا در یک جا هستید؟ گفت: من که داخل شوم، حیا خارج می شود.(1)

    پی نوشت:

    (1).مواعظ العددیه،ص 310

    منبع : مشاهده شده در کتاب چرا حجاب؟ / ابراهیم خرمی مشگانی / ص 54

    کلیدواژه ها: حجاب, حضرت آدم, حیا, حیا در کجاست؟, داستان حجاب, عفاف, چادر
    موضوعات: داستان  لینک ثابت [پنجشنبه 1395-08-27] [ 10:05:00 ب.ظ ]

    2 نظر »
    « 1 2 3 ...4 ...5 6 7 ...8 ...9 10 11 12 ... 20 »
     
    •  خانه  
    •  جزئیات صاحب وبلاگ  
    •  ورود  
    •  تماس